لبخند عبرت :
هنگامى که برادران مىخواستند یوسف علیهالسلام را به چاه افکنند، یوسف خندید. برادران تعجب کردند که در این مصیبت چه جاى خنده است. حضرت یوسف علیهالسلام راز خنده خود را اینگونه بیان نمود: «فراموش نمىکنم که روزى به شما برادران نیرومند با بازوان قوى و قدرت زیاد جسمانى نظر افکندم و خوشحال شدم. با خود گفتم کسى که این همه یار و یاور نیرومند دارد چه غم از حوادث سخت خواهد داشت. آن روز بر شما تکیه کردم و به بازوان شما دل بستم، اکنون در چنگال شما گرفتارم و از شما به شما پناه مىبرم و به من پناه نمىدهید، خدا شما را بر من مسلّط ساخت تا بیاموزم که به غیر او ـ حتّى به برادران ـ تکیه نکنم. » ناصر مکارم شیرازى، تفسیر نمونه، دارالکتب الاسلامیّه، 1370، ج9، ص342.